هر مال که از حرام گردد حاصل
بر مصرف راه حق نباشد قابل
انصاف بکن پیشه اگر انسانی
ورنه عملت هست تباه و باطل
حسین سرو
مردان رهش پرده مردم ندرند
بی واسطه آب روی مردم نبرند
لیکن همه زهد و طاعت اهل ریا
گرجمع کند کسی بیک جو نخرند
حضرت
علاء الدوله سمنان
منه از کف چراغ آرزو را
به دست آور مقام های وهو را
مشودرچارسوی این جهان گم
به خود بازآ و بشکن چارسو را
حضرت علامه
اقبال لاهوری
رفت یکروزی مگر بهلول مست
در بر هارون و بر تختش نشست
خیل او چندان زدندش چوب و سنگ
کز تن او خون روان شد بی درنگ
چون بخورد آن چوب بگشاد او زبان
گفت هارون را که ای شاه جهان
یک زمان کاین جایگه بنشسته ام
ازقفا خوردن ببین چون خسته ام
تو که اینجا کرده ای عمری نشست
بس که یک یک بندخواهندت شکست
یک نفس را من بخوردم آن خویش
وای برتو زانچه خواهی داشت پیش
مصیبت نامه
حضرت فریدالدین عطار نیشابوری
چاپ زوار بتصحیح دکتر نورانی وصال ص 117