باز، ای سوار شوخ، کجا می روی ؟ مرو!
آن این چه رفتن است؟چرا می روی؟مرو!
هردم ز رفتن تو، بلای دل است و دین،
ای کافر بلا ! چه بلا می روی؟ مرو!
چین برجبین فکنده ، برون رفتنت خطاست،
ای ترک چین! به راه ختا می روی ، مرو !
بر عزم گشت، خرم و خندان شدی سوار،
ای گل، که همچو باد صبا می روی، مرو!
دل رفته است و، از پی او تندتند می روی،
با آنکه از پی دل ما می روی، مرو!
گفتی: برون روم، که هلالی شود هلاک،
او خود هلاک شد، تو کجا می روی؟ مرو!
مولانا بدرالدین هلالی استرآبادی
معروف به
هلالی جغتایی