کاشکی اندرجهان شب نیستی
تا مرا هجران آن لب نیستی
زخم عقرب نیستی برجان من
گر ورا زلف معقرب نیستی
ور نبودی کوکبش در زیر لب
مونسم تا روز کوکب نیستی
ور مرکب نیستی از نیکویی
جانم از عشقش مرکب نیستی
ور مرا بی یار باید زیستن
زندگانی کاش یارب نیستی
ابو منصور
محمد بن احمد طوسی
دقیقی