ازبس که شب وروز کشم بیدادت چون موم شدم زقلب چون پولادت ای از در آنکه دل نیارد یادت چندانکه مرا غمست شادی بادت ابوحنیفه ی اسکافی
ازبس که شب وروز کشم بیدادت
چون موم شدم زقلب چون پولادت
ای از در آنکه دل نیارد یادت
چندانکه مرا غمست شادی بادت
ابوحنیفه ی اسکافی