دریا

فرهنگی،ادبی،عرفانی،عمومی

دریا

فرهنگی،ادبی،عرفانی،عمومی

دوگز زمین

 

 

گرملک تومصر وشام وچین خواهدبود

 

و  آفاق   ترا   زیر  نگین   خواهد  بود

 

خوش باش که عاقبت نصیب من وتو

 

  ده  گز کفن  و دو گز زمین خواهد بود

 

حضرت حکیم افضل الدین

محمد مرقی کاشانی

( بابا افضل کاشانی )

 

ثروت وجاه

 

 

ثروت وجاه

اندوختنش با زحمت ،

حفظش با دغدغه خاطر است ،

واز دست دادنش موجب اندوه وحسرت.

بخیل همیشه خود را مغبون ،

وخسیس همیشه خود را بازنده می داند.

آنکه خوددار است از خطر برکنار است ،

وآنکه قانع است از شرمندکی درامان است. 

آنکه شرمنده نیست ، بعداز شکست ، کوشش ازسرمی گیرد،

شکست را می شناسد وپیروزی را می داند،

از پا نمی نشیند، باز از نو دست به کار می شود

 

لائو تزو

Lao – tzu

ارح

ملقب به  تن

ارح لای تن 

چکار مردم داری

 

 

 

با  هر که  ز چه  طعن و تحکم   داری

 

خودبین  چه کسی  چکار مردم  داری

 

هردست که داده ای  دهندت آندست

 

جو  کاری    و   انتظار    گندم    داری

 

حسین سرو

 

آرزوهای بیهوده


 

 

کل نفس بما کسبت رهینة  مدثر – 28

 

هرنفسی در گرو آن چیزی است که خود فراهم آورده است .

 

و بپرهیز

از اینکه

 بگویی

 خدا رحیم است ومهربان ،

 وجمله گناهان را بیامرزد

 

چرا که این سخن ، کلمه حقی است

که باطل ازآن اراده شده ،

 

وگوینده آن را رسول خدا ، به حماقت ، ملقب ساخته است

 

آنجا که می فرماید :

زیرک کسی است که برای پس از مرگ کارکند ،

 و احمق آن است که

پیرو هوای نفس گردد ،

 وبا آرزوهای بیهوده

دل به رحمت خدا خوش نماید .

 

و بدان که این سخن تو بدان می ماند که کسی بخواهد فقیه گردد ،

ولی اوقات خود را به بطالت وبیکاری بگذراند وبگوید خدا کریم است

و رحیم واوقدرت دارد که آنچه را که بردلهای اولیاء خود افاضه نموده ،

بدون زحمت ورنج تحصیل وتعلیم بردل من افاضه نماید . ومثل گفته

آن کسی است که در پی کسب مالی باشد ، ولی ترک زراعت وتجارت

وکسب کند وبگوید خدا کریم است وجزاین آسمانها وزمین ازآن اوست

وقدرت دارد که گنجی ازگنجهای زمین را به من بنمایاند ، ومرا ازکسب

وزحمت بی نیاز سازد .چرا که او با بعضی از بندگان خود چنین نموده است.

چطور اگر تو سخن این دونفر را بشنوی به حماقت آنها می خندی وآنها را

مسخره می کنی هرچند هم که آنچه ازکرم وقدرت خداوند می گویند

 درست و حق باشد .

همینگونه هم

وقتی که توبدون سعی وکوشش مغفرت پروردگاررا طلب کنی

صاحبان بصیرت بتو می خندند .

خدا تبارک وتعالی درقرآن می فرماید :

 

لیس للانسان الا ماسعی .  نجم - 39

 

برای انسان جزآنچه که ثمره کار وکوشش اوباشد چیزدیگری نیست .

 

ودرجای دیگری می فرماید :

 

انما تجزون ما کنتم تعلمون  نور – 16

 

اینست وجز این نیست که تنها آنچه که خود کرده اید جزا داده می شوید.

 

وباز فرموده است :

 

ان الابرار لفی نعیم . وان الفجار لفی حجیم .  انفطار – 14

 

براستی که ابرار ونیکان در نعمت هستند .

وفجار وبدکاران دردوزخ .

 

و همانگونه با تکیه برلطف وکرم پروردگار ، برای دست یابی به علم وثروت

از سعی وکوشش باز نمی ایستی ،

همینگونه برای تحصیل زاد وتوشه آخرت هم ، کوشا باش ،

 وفریب شیطان را مخور چرا که

خدای دنیا وآخرت یکی است ،

واو درهر دو سرا ، کریم و رحیم است ،

وبا مرگ تو لطف او زیادتر نمی شود ،

بلکه کرم او همین است که راه دست یابی به ملک جاودانه را ،

باصبرو خودداری از شهوات

 دراین چند روزه دنیا برای تو فراهم نموده است،

این خود نهایت کرم ولطف اوست .

پس

 به هوس های مردمان بیکاره وتن پرور دل خوش مدار ،

 

و به صاحبان عقل وخرد از انبیاء وصالحان اقتدا نما ،

 

و بدون کشت امید برداشت محصول درسر مپروران ،

و بدون بندگی حق  طمع مکن که

همچون کسانی که اهل نماز وروزه وجهاد وتقوا هستند

مورد مغفرت پروردگار قرار گیری .

پس

این خلاصه این بود ازآنچه که می بایست دراعضاء ظاهری

مراعات آن کنی ،

و بدان که

 تمام اعمال ورفتار تو ، از صفات قلب تو نشأت می گیرد

پس اگر در پی حفظ اعضاء وجوارح خود هستی

در تطهیر قلب کوشا باش،

و تقوی باطن را مراعت کن ،

چرا که قلب همان گوشت پاره ای است که

 اگر به صلاح آید تمام بدن صالح گردد.

واگر فاسد شود ، سایر اعضاء راه فساد در پیش گیرد

پس به اصلاح آن همت گمار

تا سایر اعضاء وجوارح به صلاح آید .

 

برگرفته از کتاب منهاج النجات

حضرت

ملامحسن فیض کاشانی 

آواز درپرواز را من دوست دارم ،

 

 

             قفس

 

بلبل قفس را می ستاید:

((اینجا بسی امن است ،

اینجا به آسانی توان خورد ،

هم دانه هم آب .

اینجا صدا را می توان ول داد،

اینجا به جفت خویش حتی می توان دل داد.

آهنگری بر جای نجار،

دیوارها را کرده از درها پدیدار.

در، در ، سراسر در، فرا روست .

این خانه شاید خان جادوست !

اما دریغا بالها را می فشارد.

اندازه پرواز کردن جا ندارد.

آواز در پرواز را من دوست دارم ،

اما مگر این بی مروت می گذارد !

ایکاشکی با من قفس پرواز می کرد ،

آنگاه گوشی وقف این آواز می کرد .

بال و پری کن ای قفس باز !

تا برشوی ازقله خاموش آواز ،

آواز می خواند زبان بال پرواز. ))

 

حضرت استاد

دکتر قدمعلی

سرامی