حورا به نظاره ی نگارم صف زد
رضوان به عجب بماند وکف برکف زد
یک خال سیه بر آن رخان مطرف زد
ابدال ز بیم چنگ در مصحف زد
حضرت سلطان السالکین
ابوسعید ابوالخیر
آوازه جمالت از جان خود شنیدم
چون بادوآب وآتش درعشق تو دویدم
اندر جمال یوسف گردست ها بریدند
دستی به جان ما بر،بنگرچه ها بریدیم
حضرت
جلال الدین محمدبلخی
معروف به
مولوی
از فتنه این دنیا غافل نباید شدن -
که ما را ، به هزل ها وخنده ها ،
و مضاحک ها وخوشی ها ،
ولذت ها ودانها ،
به دام خود می اندازد !
وبه مقراض طراری -
همچون خیاط عیار ،
از لباس تقوای ما ، قواره ها می سازد ،
و جامه تقوی را برما کوتاه می گرداند !
دقایق الحقایق
شیخ احمد رومی
پلاس داران بسیارند.
راستی دل می باید، جامه چه سود کند!
که اگر به پلاس داشتن و جو خوردن-
مرد توانستی گشتن
خران بایستی که مرد بودندی.
که همه پلاس دارند،
و جو خورند !
حضرت ابوالحسن خرقانی
تعریف علی به گفتگو ممکن نیست
گنجایش بحردر سبو ممکن نیست
من ذات علی به واجبی نشناسم
اما دانم که مثل او ممکن نیست
هاشم طاهایی حسینی